نامه شماره ۳۳

ساخت وبلاگ

من از چشمهای قشنگِ تو دریافتم،

بهشت از نگاهِ تو آغاز گَشت ..

بهشت..

لحظه ای همکلامیِ توست

بهشت..

نگاهِ من است،زمانی که در عُمقِ رفتار تو غرق و مدهوش و مست،

به آرامشی ژرف از جنسِ زیبایی اَت میرسم ،به چیزی که هـــــســـت ؛

عزیزم ،خدایم، قشنگِ من ای آنکه از بودنت خوبتر نیست در زندگی..

تو چشم و چراغِ منی ؛

تو نوری که تابیده بر برگ گلهای یاس ..

تو آن عطر پیچیده بر چادری در نـــمــاز ..

تو شعری، ، شعوری ، تو راز و نیاز

تو زیباترین قسمت از بختِ خوشبختِ آینده ای .. که از راه خواهد رسید ،

تو شیرینیِ طعم یک آرزویی که زیبا گِرِه خورده بر جانِ اقبال و بَخت

تو گرمای دلچسب تنپوشِ خوشبافتی در زمستانِ سخت

همان یار دیرآشنایی که دیر آمد اما به وقت ،

و من ...

دوستت دارم ای غایتِ خوبی و عشق و معشوقگی

و من ...

زِ جان میپرستم تو را معنیِ راحتیِ خیال و دل آسودگی

و من ...

تو را دوست میدارم از عمقِ قلب

تو را دوست میدارم از ژرفنایِ تعلق

تو را دوست میدارم از ابتدای صمیمیت و شور و شعر و شعور

پ.ن:

نگینِ قشنگم، تو را دوستـــ دارمـــــ (:

**دوقدم مانده به عشق**...

ما را در سایت **دوقدم مانده به عشق** دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadzangia بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 21:12